آیا من بی استعداد هستم؟
آیا شما هم نداشتن استعداد را بهانه ای برای محقق نکردن اهداف تان میکنید؟
احتمالا همه ی شما عزیزانی که در حال خواندن این مقاله هستید،یا خودتان و یا برخی از اطرافیانتان تا به حال از این جمله استفاده کرده اید که:من استعداد اش را ندارم یا جملات دیگری مثل خوش به حال فلانی که استعداد اش را دارد و در این حیطه می درخشد.
من در اینجا نمی خواهم نقش استعداد را کاملا نادیده بگیرم و میدانم که برخی از افراد در حیطه هایی،توانایی بیشتری میتوانند داشته باشند،به عنوان مثال ممکن است دو کودک هم سن و سال در یک باشگاه ورزشی و با یک مربی و تجهیزات مساوی در حال ورزش کردن باشند،در اینجا ممکن است به دلیل ژنتیک های متفاوت شان یکی از کودکان بدن نرم تری داشته باشد و بنابراین در بعضی از تمارین خوش تر بدرخشد.
اما موضوعی که امروز میخواهیم به آن بپردازیم این است که چه چیزی میتواند جایگزین استعداد هایی شود که ما نداریم؟
دوباره میخواهیم موقعیتی را فرض کنیم که دو نفر در یک حیطه ای با شرایط مساوی در حال تلاش کردن هستند و یکی از آن افراد در آن زمینه استعداد بیشتری دارد ولی نکته ای وجود دارد و آن هم این است در این داستان فردی که از استعداد کمتری بهره ور است موفق تر ظاهر شده است و بسیار در کار اش می درخشد.
چه می شود که این اتفاق می افتد؟همان طور که گفتیم استعداد وجود دارد و آن را انکار نمیکنیم اما مهم تر از آن استمرار و پشتکار و اراده ای است که هر کس میتواند با تلاش آن را داشته باشد و با کمی تقلای بیشتر خودش را به جایگاهی که میخواهد برساند
میخواهم مثالی دیگر بزنم…فرض کنید در جمعی نشسته اید و میخواهید نظرتان را بیان کنید اما بسیار زیاد خجالت می کشید و مدام با خودتان در جنگ هستید که آیا نظرتان را که خیلی برایتان اهمیت دارد را بگویید یا نه…هینطور که در حال چانه زدن با خودتان هستید ناگهان فردی با راحتی کامل و بدون هیچ استرسی از جای خود بر می خیزد و نظر خودش را بیان میکند و برای عوض شدن فضا یک شوخی با مزه هم میکند…
آنجاست که ما احتمالا از خود ناامید می شویم و مغزمان می رود در حالت مقایسه گری و همین باعث می شود که ما فکر کنیم مشکلی جدی داریم و بی عرضه هستید و از پس یک صحبت ساده هم بر نمی آییم.
احتمالا برای آرام کردن خود ، با خود میگویید او استعداد صحبت کردن را دارد و این مهارت ذاتی است…
ولی باید بگویم سخت در اشتباه هستید.ما ژنی به نام خوب صحبت کردن نداریم که یکی از آن برخوردار باشد و دیگری نباشد اما می توانیم در اینجا محیط و خانواده ای که در آن بزرگ شدیم را لحاظ کنیم؛بله!ممکن است افرادی که در جایی بزرگ شده باشند که از لحاظ صحبت کردن لحن و ادبیات بهتری داشته باشند نا خودآگاه آن فرد هم تحت تاثیر محیط قرار بگیرد و بنابراین بهتر صحبت کند
خب حالا در این موقعیت ما باید خود را قربانی بدانیم که چرا محیط و خانواده ی ما تاثیرات بهتری روی ما نداشته اند؟قطعا خیر
هر چه که بوده،گذشته و ما به گذشته کاری نداریم و غر هم نمی زنیم چون این کار هیچ پیشرفتی را رقم نمی زند که هیچ،موانع بیشتری هم ایجاد میکنند.
در اینجا ما می بایست به دنبال رفع آن چالشی بگیردیم که فکر میکنید اگر رفع اش بکنیم یا آن مهارت را یاد بگیریم زندگی بهتری خواهیم داشت…
شک نکنید که با استمرار و تمرین مهارت هایی که یاد میگیریم آن قدر میتوانیم خودمان را رشد دهیم که دیگر بحث استعداد برایمان مطرح نخواهد بود…
امیدوارم به دنبال مهارت هایی بگردید که با آنجام دادن شان به همان شخصیتی تبدیل شوید که همیشه دوست اش داشتید و به خودتان افتخار کنید…
ممنونم که این مقاله را تا انتها همراهی کرده اید.
-مبینا خانی
درباره مدیریت
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید